همگام بودن، پابهپا رفتن، ادامه دادن، همسطح بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to start exercising more so I can keep up with my kids.
من باید ورزش کردن را شروع کنم تا پابهپای بچههایم بروم.
It's important to keep up with current events.
همگام بودن با رویدادهای اخیر امری مهم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «keep up with» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keep-up-with